قسم به سوز دل و آه مظلوم به بی تابی طفل معصوم
به هر قطره خون حلقوم حسین تنهاست
ای آب ای آب محروم از تو شد لب طفل ارباب
با رویای تو ببین رفته در خواب
باران خیمه اشک رباب است
حرم از امشب قحطی آب است
****
رباب اگر که دلت بی قرار است اگر که به غمها دچار است
اگر حال طفل تو زار است خدا با ماست
لالالالا خوابیده به روی دستان بابا
راهی شد ز خیمه شش ماهه حالا
به سوی میدان به قلب لشکر
بلا به دور از گلوی اصغر
****
امان از این بی وفایی دنیا از این خنده تلخ اعدا
که بر روی دستان بابا گلو پیداست
از غم فریاد چشم حرمله به چشم یاس افتاد
تیر از چله ناگهان گردید آزاد
گلوی او را سه شعبه بوسید
و بار آخر شش ماهه خندید
طفل ,تو ,آب ,بی ,چشم ,خیمه ,اگر که ,از این ,روی دستان ,شش ماهه ,این بی
درباره این سایت